از من نبرس
چه کسی آب هندوانه ها را ریخت توی حوض
شاید که تو نبودی
**
و همین بی حوصله ام می کند .
تمام زمستان توی زیر زمین ماندیم و توت سفید خوردیم.
من موهام را شانه می کردم
لاله عباسی ها توی گونه هام خشکیده اند حالا.
من یاس های دو سوی حوض را می خواهم
و گوشواره های گیلاس
و روسری های ترمه و ترنج را
کاری از دستت بر می آید؟