آخ که گل گفتی... ولی هر چیزی جایی داره....شنا کردن در جهت مخالف رودخونه به نفسه چیز بدی نیست اما اگه قرار باشه شنا کردن در جهت مخالف رودخونه بشه یه جور دک و پز سیاسی و عاملی برای ارضای غرور خودمون تا هی مثلا به همه ی دنیا ثابت کنیم که ما یه چیز متفاوتیم اون وقت دیگه شنا کردن در جهت مخالف جریان آب نه تنها مثبت نیست که باعث میشه از رودخونه پرت شیم بیرون...در ضمن هیچ ایرانی مخالف داشتن انرژی اتمی نبوده و نیست..بحث پست من نداشتن تدبیر بود در مذاکرات اتمی که باعث شد از دو تا کشور که در از پشت خنجر زدن سابقه ای به اندازه ی تاریخ ایران داره(یعنی چین و روسیه) کلک بخوریم و عملا وارد یه بمبست سیاسی بشیم که یا باید پیشنهاد روسیه رو بپذیریم یا بریم و تحریم شیم...بحث من حق کشور های غربی برای تعیین تکلیف برای ایران نبود...بحث من این بود که ما چرا باید کلک بخوریم...صبرا ولی اگه دستم بهت برسه تک تک موهاتو میکنم!!!!
البته که من خودمو قاطی نمیکنم ولی حالا خودمونیما هر دوتاتون هیچی نمیفهمین اگه میفهمیدین که کلا این ادبیات و تاریخ و اینا رو میزاشتین کنار و بیش تر به رشته محشر و جالب من احترام میزاشتین!D: با این ادبیات به کجا میرسین شما! ولی کامی چی؟! اگه الان نبود The Sims هم نبودD:پس ببین چه گوهریه!D:
داداش پیله
شنبه 15 بهمنماه سال 1384 ساعت 05:38 ب.ظ
بعضی ها هم اب نمیبینند و گر نه شناگر ماهری هستند مگه نه ؟
{از شط شب و رود روز گذشتیم بی قطره ی زلال لحطه ئی آرامش در سایه سار ساحل و ماوائی بی جرعه کلام گوارائی . با زخم قرن های قرن خموشی و تشنگی در زیر له له خورشید رفتیم تا کرانه ی تنهائی خاموش و تشنه دریغا ! از شط شب و رود روز گذشتیم بی جرعه ی کلام گوارائی !
حسن کرمی }
سلام خسته نباشی ...
بندر خوبم
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1384 ساعت 05:04 ب.ظ
شنا کردن جهت مخالف جرات می خواد که همه دارن . ولی موقع عمل همت می خواد که همه ندارن ... همتی کو تا نخوارد پشت خویش وا رهم از منت انگشت خویش .
سلام.. ماهیان مرده..نام خودشان را هم فراموش کرده اند... پدران ما به نتیجه ی جبر زمانه گردن گذاشته بودند..من ایرادی در آن احساسات پاک نمی بینم..مشکل از آنجا شروع شد که:...
بیش از آنکه این فضا بتواند حضوری موثر داشته باشد تبدیل به گاهن تفرج گاه می شود و عامل این موضوع خود شما هستید هر چند در دنیای متکثر فکر ، این آزادی حق شماست اما از آنجائیکه خود شما در محوطه هنر حضور دارید بار حضورتان می بایست سنگین تر از اینها باشد که آیا هست ؟ مرتبه نگاه شما در حوزه داستان و گاهن شعر نشان از رسوخ بیشتری دارد اما اینکه چرا این فضای مجازی ( فریاد صبر ) را به سطح می کشید جای سئوال دارد بیش از هر چیز حضور مخاطبان شما با نوعی تملق ، گزافه های قصار و سرگرمی آزار دهنده است . امید دارم جسارت ... ببخشید حرفهای دیگری هم هست تابعد
سلام صبرا............... خیلی وقته که نیومدی دلم تنگ شده .... خانمم امروز می گفت دیگه اسم صبرا رو نمی بری... به خودم گفتم برم ببینم چی شده یه مدت پیدات نیست منم که حسابی فراموش کار و مشغول.... امید وارم که از من دلخوریی نداشته باشی... هرچند که ................
سلام دوست من حقیقتش رو بخواید من نام شما رو خیلی دوست دارم (( صبرا )) برای همین روی وبلاگت کلیک کردم .
نوشته های شما هم زیباست . من هم برای نوشته هایتان و بیشتر و بیشتر برای نامی که یک دنیا دوستش دارم به شما لینک می دهم دوست من . البته سوء تفاهم نشه این نام در زندگی من حضور فیزیکی نداره . فقط به آن عشق می ورزم نمی دان چرا اگر نوشته های منو قابل دونستید شما هم به من لینک بدید خوشحال می شم . تا سلام ...
به صلیب کشیدند قلم را به جرم رعشه و تازیانه بر گلوی سرخ او که ضجه می زند و داد می زند شکستند حرمت نون والقم قلم را دزدیدند اسیرش کردند تازیانه اش زدند تبعدیش کردند تو گفتی قلم توتم من است... منتظرتون هستم.. یا علی
سلام صبرا از اینکه به من سر زدی سپاسگذارم.واز حضور سبزت. با نوشته ات موافقم. هر کسی نمی تواند بر خلاف جریان آب شنا کند .ولی هر کس این کار را کرد کاری کرده است کارستان ولی بایید پی غرق شدن را به تنش بمالد. به روز شدی خبرم کن من هم خبرت می کنم به خاطر همه چیز ممنون
همه نمیتونن خطر متفاوت بودن رو بپذیرن . ثبرای خوبم نمیشه از همه این توقع رو داشت ... قرار نیست همه ی مردم دنیا مثل اون چیزی که ما دوست داریم یا هستیم اهل ریسک باشن و خطر کنن . . .
سلام دوست عزیز
اولین باری است که وبلاگتان را می بینم
بسیار زیبا بود.
موفق باشید.
صبرا جان در کل شنا کردن جرات می خواهد و البته بر خلاف جریان آب که باشد شجاعت هم می خواهد!
سلام
عالی بود
ادامه بده
آخ که گل گفتی... ولی هر چیزی جایی داره....شنا کردن در جهت مخالف رودخونه به نفسه چیز بدی نیست اما اگه قرار باشه شنا کردن در جهت مخالف رودخونه بشه یه جور دک و پز سیاسی و عاملی برای ارضای غرور خودمون تا هی مثلا به همه ی دنیا ثابت کنیم که ما یه چیز متفاوتیم اون وقت دیگه شنا کردن در جهت مخالف جریان آب نه تنها مثبت نیست که باعث میشه از رودخونه پرت شیم بیرون...در ضمن هیچ ایرانی مخالف داشتن انرژی اتمی نبوده و نیست..بحث پست من نداشتن تدبیر بود در مذاکرات اتمی که باعث شد از دو تا کشور که در از پشت خنجر زدن سابقه ای به اندازه ی تاریخ ایران داره(یعنی چین و روسیه) کلک بخوریم و عملا وارد یه بمبست سیاسی بشیم که یا باید پیشنهاد روسیه رو بپذیریم یا بریم و تحریم شیم...بحث من حق کشور های غربی برای تعیین تکلیف برای ایران نبود...بحث من این بود که ما چرا باید کلک بخوریم...صبرا ولی اگه دستم بهت برسه تک تک موهاتو میکنم!!!!
آب دریاها سخت تلخ است..
اسم آبجی من اومد وسط؟!D:
میگما حالا حتما باید جهت مخالف حرکت کنی؟!D:
البته که من خودمو قاطی نمیکنم ولی حالا خودمونیما هر دوتاتون هیچی نمیفهمین اگه میفهمیدین که کلا این ادبیات و تاریخ و اینا رو میزاشتین کنار و بیش تر به رشته محشر و جالب من احترام میزاشتین!D:
با این ادبیات به کجا میرسین شما!
ولی کامی چی؟! اگه الان نبود The Sims هم نبودD:پس ببین چه گوهریه!D:
بعضی ها هم اب نمیبینند و گر نه شناگر ماهری هستند مگه نه ؟
کی گفته من ماهی مرده م؟
خیلی پر معنی بود
کم و گزیده چون در
موفق باشی
تو شنا کن قدرت و جرات هم می آید ...
سلام صبرا جان ...بسیار زیبا نوشتی.
{از شط شب
و رود روز گذشتیم
بی قطره ی زلال لحطه ئی آرامش
در سایه سار ساحل و ماوائی
بی جرعه کلام گوارائی .
با زخم قرن های قرن خموشی و تشنگی
در زیر له له خورشید
رفتیم تا کرانه ی تنهائی
خاموش و تشنه
دریغا !
از شط شب
و رود روز گذشتیم
بی جرعه ی کلام گوارائی !
حسن کرمی }
سلام خسته نباشی ...
شنا کردن جهت مخالف جرات می خواد که همه دارن . ولی موقع عمل همت می خواد که همه ندارن ...
همتی کو تا نخوارد پشت خویش وا رهم از منت انگشت خویش .
واقعا حق با تو .......
بیچاره با چه دردی می گفت... بیچاره.... مرد ِخوب....!!!!
من نیز درگیر همین روزهام...
نیستم...
نیستم مدتی...
اب ... عجب کلمه ای !!!کاش ...
من حاضرم
بچرخ تا بچرخیم
سلام..
ماهیان مرده..نام خودشان را هم فراموش کرده اند...
پدران ما به نتیجه ی جبر زمانه گردن گذاشته بودند..من ایرادی در آن احساسات پاک نمی بینم..مشکل از آنجا شروع شد که:...
سلام
امید که همیشه موفق و شاد باشی
من شنا بلد نیستم.......
کمککککککککک
حتی در جهت موافق جریان آب
خوبی؟زیبا بود صبرا..
حالا منظورت از این ماهی کیه ؟
سلام.
شاید ما که در خلاف جریان شنا می کنیم درصد کمی باشیم ولی همین ماییم که سرنوشت می سازیم...
و کجاست آن قدرت و جرات......؟!
پدران ارزان فروختند درش شکی نیست .( ۳۵ میلیون در کل )
اما ما باید پس بگیریمش ( ۴۰ میلیون جوان )
بیش از آنکه این فضا بتواند حضوری موثر داشته باشد تبدیل به گاهن تفرج گاه می شود و عامل این موضوع خود شما هستید هر چند در دنیای متکثر فکر ، این آزادی حق شماست اما از آنجائیکه خود شما در محوطه هنر حضور دارید بار حضورتان می بایست سنگین تر از اینها باشد که آیا هست ؟
مرتبه نگاه شما در حوزه داستان و گاهن شعر نشان از رسوخ بیشتری دارد اما اینکه چرا این فضای مجازی ( فریاد صبر ) را به سطح می کشید جای سئوال دارد
بیش از هر چیز حضور مخاطبان شما با نوعی تملق ، گزافه های قصار و سرگرمی آزار دهنده است .
امید دارم جسارت ... ببخشید حرفهای دیگری هم هست
تابعد
از این به بعد می خوای ملت رو غافلگیر کنی قبلش یه ندا بده..! قلب بچه ی مردم نیاد تو دهنش..!
درود.... نشریه شما هم خوب است. راستی خلاف جریان آب حرکت کردن خوب است. امیدوارم قدرتت را کمی افزایش دهی. به روزم
بپرسم از لب تیر زلیخا
سلام صبرا...............
خیلی وقته که نیومدی
دلم تنگ شده .... خانمم امروز می گفت دیگه اسم صبرا رو نمی بری... به خودم گفتم برم ببینم چی شده یه مدت پیدات نیست منم که حسابی فراموش کار و مشغول.... امید وارم که از من دلخوریی نداشته باشی... هرچند که ................
یادش بخیر
دکتر باید بیست سال دیر تر دنیا می آمد
افسوس
(ولی افسوس هم دیگر کارساز نیست)
موفق باشید
سلام صبرای صبور... نگو ارزان که حراج جهل شدیم مفت مفت مفت ... سری به عاشورای من بزن ببین چرا تنهایی نمی تونم پگاه کنم !!! قربانت شین
سلام دوست من
حقیقتش رو بخواید من نام شما رو خیلی دوست دارم (( صبرا ))
برای همین روی وبلاگت کلیک کردم .
نوشته های شما هم زیباست .
من هم برای نوشته هایتان و بیشتر و بیشتر برای نامی که یک دنیا دوستش دارم به شما لینک می دهم دوست من .
البته سوء تفاهم نشه این نام در زندگی من حضور فیزیکی نداره .
فقط به آن عشق می ورزم نمی دان چرا
اگر نوشته های منو قابل دونستید شما هم به من لینک بدید خوشحال می شم .
تا سلام ...
ای ول !
ماهی...این جا یکی با خویش نیست..و امروز ماهی سفره هفت سین ما پرواز کرد...یا علی
ســــــــــلام صبرا جان
پدران ما هم اونموقع داشتند مخالف جهت اب شنا میکردند!!
اما خبر نداشتند چه چیز انتظارشونومیکشه!
افسوس که دیگه الان جوونهای ما
بی بخار تر از اونی هستند که بخوان در جهت مخالف شنا کنن!
بیچاره ما!
نسل سوخته !!
سلام عزیز بیا پیشم برات یه هدیه ایرانی دارم از پاریس.
چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار ..
دختران امید تنگ در دشت بیکران و آرزوهای بیکران در خلق های تنگ..
سلام! اما من یک ماهی قزل آلا هستم
کاش در وبلاگهایمان گل رازقی میکاشتیم که خار نداشت!!
مسیح دوباره مصلوب شد!!
به صلیب کشیدند قلم را به جرم رعشه
و تازیانه بر گلوی سرخ او
که ضجه می زند
و داد می زند
شکستند حرمت نون والقم
قلم را دزدیدند
اسیرش کردند
تازیانه اش زدند
تبعدیش کردند
تو گفتی قلم توتم من است...
منتظرتون هستم.. یا علی
سلام صبرا
از اینکه به من سر زدی سپاسگذارم.واز حضور سبزت.
با نوشته ات موافقم. هر کسی نمی تواند بر خلاف جریان آب شنا کند .ولی هر کس این کار را کرد کاری کرده است کارستان ولی بایید پی غرق شدن را به تنش بمالد.
به روز شدی خبرم کن من هم خبرت می کنم
به خاطر همه چیز ممنون
همه نمیتونن خطر متفاوت بودن رو بپذیرن . ثبرای خوبم نمیشه از همه این توقع رو داشت ... قرار نیست همه ی مردم دنیا مثل اون چیزی که ما دوست داریم یا هستیم اهل ریسک باشن و خطر کنن . . .
دریا خندید در دوردست..
سلام دوست عزیز ماهی های زیادی هستند که می تونن مخالف دریا حرکت کنند.....موفق باشی
تا ۱هفته بهت وقت میدم وبلاگت رو آپ کنیD: