که بعید است گرفتگی صدایم را نگرفته باشی ... تو قطعاْ دلهره بریده بریده زنگ دارم را هم مرور کرده ای . حالا چه نشسته ای سه کنج دیوار ؟؟؟ می بینمت ؟ ؟؟ من پشت حفاظ میله ها ! اینجا ! سرت را بیاور بالا ! مادر با پیش دامنی خیس ٬ایستاده میان ایوان٬ شلنگ را گرفته دستش ٬ مات مانده . پدر ٬ سی گار می کشد و مرا به روی خودش نمی آورد که سرک کشیده ام از پشت میله ها تا حضور تو ...
تو ٬ چینی شکسته از بام افتاده . و روسری ام ! تمام سهم تو از روز ! و برخورد دندان های گِلی ات تمام ...
تکرار کن ! ناشی کوچک بی طناب من !
صبرا نامی
پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:09 ق.ظ
سلام صبرا جان وبلاگت خوبه فقط یه ضعف داره اونم اینه که از وجود عکسهای جذاب وزیبا خبری نیست همش شده نوشته عزیز طرح وبت هم نازه بهت تبریک میگم به من هم سر بزن بشرط اینکه سرم نشگنی ممنون
نوشته ها تو می بینم. متن سنگین و یه حال و هوای کافکائی. شاید که نه ولی حتما از سطح سواد من بالا تره. صبرا خانم یه سبکی بنویس که ما هم یه چیزی حالیمون بشه. پیشاپیش ممنون. در ضمن عکس ! ! ! چرا وبلاگت عکس نداره ؟؟
همیشه اینجوری هستی هیچ کدوم از حرفات رو نمیشه فهمید.. خیلی زور بزنم دو جمله شو... و روسری ام.. تمام سهم من از تو! حضوری بگو منظورت از این جور نوشتن چیه؟ من اونقدر اعتماد به نفس دارم که به خودم فحش ندم که شاید سواد ادبیم کمه که این جمله های سنگین و به قول یه بنده خدایی مهیب رو نمی فهمم. من یه آدم معمولیم که نمی فهمم تو چی میگی.. در راستای همون حرفهای خودت... مجبورت می کنم جوری بنویسی که من هم لذت ببرم! فکر نکنم همچین چیزی هیچ وقت پیش بیاد ولی خوب آرزو که بر جوانان عیب نیست.. هست؟!
میشه تو ومن برین دعواتون رو یه جای دیگه بکنین منظورم تو و پردیسه منهم از تو چینی شکسته از بام افتاده به بعد رو نفهمیدم خیلی سخت مینویسی راستی خیلی خوشحالم که بهم سر زدی مرسی قالبت منو گرفت
باز هم فریادهای ماندگاری که جان را می سوزاند..کاش من آن طناب بودم و فریادت را بالای میله های پنجره داد می زدم...کاش من تو بودم ..کاش دستان کودکی بودم و پنجره خیال تو را می شکستم تا دیگر دود سیگار پدر فضا رو تاریک نکنه ..کاش من ..من بودم نه تو من بودی که عرش از فریادت به تپش افتاده بود....همیشه تنهایی مرا شیشه کن
سلام ..تکرار نکن ناشی کوچک... زیبا بود. به روز ما سر بزن
یک دوست
پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:17 ب.ظ
مفهوم گرایی؟ چیزی که در نوشته های تو دیده نمی شود در اکثر مطالبی که از شماخوانده ام نوعی از هم گسیختگی کلمات و پریشانی ذهنی دیده می شود به قولی مطلب را نمی توانی جمع کنی اما تلاشت و همتت قابل تقدیر است به امید بهتر تر شدن .
سلام صبرا بفرما وقتی پردیس وامیر حسین و بقیه ی حرفه ایها نفهمن. ازمن چه انتظاری داری ؟. اینهمه وبلاگ گردی کردم. به خدا وبلاگهای انگلیسی رو از وبلاگ تو راحتر درک میکنم. الان یه نفهمم کاملم .از نوع سوپر بره بره ای .یک بار خوندم دو بار ............بهتر از قبلیاس. ولی باز سنگینه. به نظرم دارم تو نفهمیدن ادم کار کشته ای میشم . البته من عاشق این نفهمیم.
سلام صبرا ی مهربان افطاری همراه با قاری بین المللی و برگزاری نماز جماعت و رسیدن به آسمان هفتم و همراه با نزول وحی در سید مظفر هر وقت شما افتخار دهید ما در خدمتیم
salam sabra jan.mamnonam azizam ke behem sar zadi.matnet naz bod...rastesh ye tasavori dashtam az on halohava,........khili vagheyi be tasvir keshide bodi.pedar sighar bedast.madar mato mabho0ot.v man..............rasti nazareto dar morede matnam nagereftam..manzoret in bod ke ehsasat ghatiye tahlil shode? montazeretam.dar panahe hagh
شده تا حالا به کامنت ها یه نگاهی بندازی و یه جوابی از خودت در و کنی ؟؟ یه کاری نکن که همه وی گوووانزج (بگویند) که صبرا برای کامنتها ارزشی قائل نیست ! ! !
موفق باشی . (الان بندر لنگه که تا شهر تو و رضا صادقی راهی نیست) .
سلام صبرا وبلاگ پرباری داری بهت تبریک میگم لینک شما رو اضافه کردم من معلم ابتدایی هستم تو یه روستای دور افتاده دارم از خاطرات و مشکلات و اینجور چیزا می نویسم یه سر بزنی خوشحالم میکنی
سلام. بابا دمت گرم. قرار نبود به من لینک بدی مگه. راستی این مصلبت خیلی قشنگه. گاهی از غوطه خوردن تو این حال و هوا لذت می برم. همیشه موفق و نویسنده باشی!!!
فکر کنم این دفعه یه کمی فهمیدم چی گفتی. ولی هنوز کلی راه دارم تا همه چی رو بگیرم. باید سطح و عمق سوادم رو بالا ببرم. ولی همیشه از خوندنش لذت می‌برم. هر چند چیزی نفهمم. راستی ببخشید من این قدر دیر کامنت می‌‌ذارم. هر نوشته رو باید چند بار بخونم و تو ذهنم مزه مزه کنم. این آخرش از همه جالب تر بود. تکرار کن! ناشی کوچک بی‌طناب من!
دقیقا نمی دونم دنبال چه جیزی میگردی و چه جور بیانی رو مد نظر داری ولی هر چی هست باید ادامه داد . سیر مطالعاتیت رو گسترش بده و از خوندن متون کلاسیک خودومون هم غافل نشو. به هر حال موفق باشی. در ضمن نمی گم ساد تر بنویس میگم بهتر بنویس. سعی کن.
همیشه منتظرم منتظر یک نگاه تازه از تو برای بخشش من صبرای عزیز از اینکه به من امید میدهی ممنونم من تازه اول راهم و نیازمند کرم شما و دوستان .راستی من تو وب پیله که نمیدونم مال کدوم شیر پاک خورده ای است خوندم که هنرمندای ما حسابی کیسه بوکس شدند .راستی تو میدونی مطالب پیله را کی مینوسه؟مرسی
سلام صبرا جان
وبلاگت خوبه فقط یه ضعف داره اونم اینه که از وجود عکسهای جذاب وزیبا خبری نیست همش شده نوشته عزیز
طرح وبت هم نازه بهت تبریک میگم
به من هم سر بزن بشرط اینکه سرم نشگنی
ممنون
این هم سایت اختصاصی هفته نامه گامرون که در سطح هرمزگان منتشر میشود .
...
تکرار کن!
نوشته ها تو می بینم. متن سنگین و یه حال و هوای کافکائی. شاید که نه ولی حتما از سطح سواد من بالا تره. صبرا خانم یه سبکی بنویس که ما هم یه چیزی حالیمون بشه. پیشاپیش ممنون. در ضمن عکس ! ! ! چرا وبلاگت عکس نداره ؟؟
موفق باشی.
سلام
جالب بود ..........سرگذشت کیه .
مرسی که سر زدی فقط منظورت روشن نبود .
اگه خواستی لینک مارو هم در وبلاگت......... به امید دیدار.
بای
همیشه اینجوری هستی هیچ کدوم از حرفات رو نمیشه فهمید.. خیلی زور بزنم دو جمله شو... و روسری ام.. تمام سهم من از تو!
حضوری بگو منظورت از این جور نوشتن چیه؟ من اونقدر اعتماد به نفس دارم که به خودم فحش ندم که شاید سواد ادبیم کمه که این جمله های سنگین و به قول یه بنده خدایی مهیب رو نمی فهمم. من یه آدم معمولیم که نمی فهمم تو چی میگی.. در راستای همون حرفهای خودت... مجبورت می کنم جوری بنویسی که من هم لذت ببرم! فکر نکنم همچین چیزی هیچ وقت پیش بیاد ولی خوب آرزو که بر جوانان عیب نیست.. هست؟!
میشه تو ومن برین دعواتون رو یه جای دیگه بکنین منظورم تو و پردیسه
منهم از
تو چینی شکسته از بام افتاده به بعد رو نفهمیدم
خیلی سخت مینویسی
راستی خیلی خوشحالم که بهم سر زدی
مرسی
قالبت منو گرفت
این روزها دلم ابری و چشمهایم بارانی.....
موفق باشی
باز هم فریادهای ماندگاری که جان را می سوزاند..کاش من آن طناب بودم و فریادت را بالای میله های پنجره داد می زدم...کاش من تو بودم ..کاش دستان کودکی بودم و پنجره خیال تو را می شکستم تا دیگر دود سیگار پدر فضا رو تاریک نکنه ..کاش من ..من بودم نه تو من بودی که عرش از فریادت به تپش افتاده بود....همیشه تنهایی مرا شیشه کن
من تو و همه چینی شکسته ایم/گاهی خودمان را بند میزنیم با دلخوشی های هر روز/با تو من...
سلام ..تکرار نکن ناشی کوچک... زیبا بود.
به روز ما سر بزن
مفهوم گرایی؟
چیزی که در نوشته های تو دیده نمی شود در اکثر مطالبی که از شماخوانده ام نوعی از هم گسیختگی کلمات و پریشانی ذهنی دیده می شود به قولی مطلب را نمی توانی جمع کنی اما تلاشت و همتت قابل تقدیر است به امید بهتر تر شدن .
سلام عزیز
می دونی ... خیلی سنگین می نویسی ولی از نوشته هات خوشم میاد
راستی من بالاخره نفهمیدم شما دختری یا پسر؟
جون من بگو دارم از فضولی میمیرم
طناب اش ده...تابش تمام می شود....صبرش می رود....
سلام صبرا بفرما وقتی پردیس وامیر حسین و بقیه ی حرفه ایها نفهمن. ازمن چه انتظاری داری ؟. اینهمه وبلاگ گردی کردم. به خدا وبلاگهای انگلیسی رو از وبلاگ تو راحتر درک میکنم. الان یه نفهمم کاملم .از نوع سوپر بره بره ای .یک بار خوندم دو بار ............بهتر از قبلیاس. ولی باز سنگینه. به نظرم دارم تو نفهمیدن ادم کار کشته ای میشم . البته من عاشق این نفهمیم.
هی بابک! من نفهم نیستم.. تا الانش هم هر چیزی رو که اراده کردم فهمیدم.. این دوست داره به قول خودش متفاوت باشه و این تقصیر تو هم نیست..!
سلام جالب بود همینطور ادامه بده مرسی.....
سلام ...دوباره بیفتد و بشکند؟
اوففففففففففففففففففف چی کی نیست قاطی
بی ستم
چیه هی می گین سنگینه سنگینه عزیز من گنگ و مبهم نه سنگین این دوتا خیلی باهم فرق دارند خیلی !!!!!!!!!!!!
نمیدونم من خیلی خنگ شدم یا اینکه خنگ بودم و الان خنگتر شدم؟؟؟؟!!!!....فهمیدن حرفی که میخوای سخته٬ سس مایونز دیگه. چیکارش میشه کرد؟
سلام صبرا ی مهربان
افطاری همراه با قاری بین المللی و برگزاری نماز جماعت و رسیدن به آسمان هفتم و همراه با نزول وحی در سید مظفر هر وقت شما افتخار دهید ما در خدمتیم
سلام. مطالب زیبایی نوشتی. موفق باشی.
سلام خیلی زیبا بود ... موفق باشی
می خواهم حرفی بزنم که خودم بدانم و خودش! به دیگران چه مربوط؟!
سلام نوشته جالبی بود .بنو یس تا کاغذمان خیس نشده است.....................................................؟؟!
salam sabra jan.mamnonam azizam ke behem sar zadi.matnet naz bod...rastesh ye tasavori dashtam az on halohava,........khili vagheyi be tasvir keshide bodi.pedar sighar bedast.madar mato mabho0ot.v man..............rasti nazareto dar morede matnam nagereftam..manzoret in bod ke ehsasat ghatiye tahlil shode? montazeretam.dar panahe hagh
سلام.عرض ادب.خرسندم از آشنایی...پاینده باشی
سلام صبرا جان . خسته نباشی زیباست
شده تا حالا به کامنت ها یه نگاهی بندازی و یه جوابی از خودت در و کنی ؟؟ یه کاری نکن که همه وی گوووانزج (بگویند) که صبرا برای کامنتها ارزشی قائل نیست ! ! !
موفق باشی .
(الان بندر لنگه که تا شهر تو و رضا صادقی راهی نیست) .
سلام و ممنون از حضورتان و با علاقه می خوانم.
سلام / خوبی
ببخشید اگه ناراحت نابی موا بگم که زیاد به دل ننشت ( شرمندم ) .
( امیدوارم که دگه کامنت مه به بپ گپو و کامنت بپ گپو به مه نفرستی ) .
موفق و موئد بشی .
همه خوابش آشوب..
به روزم
خوب بود همه چیز فقط این نوع نوشتار شما کمی عجیب به نظر می رسد/یا ودود
من که میدونم واسه چیه...
آخ....
چه دردیست؟؟؟ از دست دادن ولی فقط یه پست براش گذاشتن!!!
بقیه اش بماند....
سلام . پایان بندی خوبی داشتی .
سلام صبرا
وبلاگ پرباری داری بهت تبریک میگم
لینک شما رو اضافه کردم
من معلم ابتدایی هستم تو یه روستای دور افتاده
دارم از خاطرات و مشکلات و اینجور چیزا می نویسم
یه سر بزنی خوشحالم میکنی
سلام.
بابا دمت گرم. قرار نبود به من لینک بدی مگه.
راستی این مصلبت خیلی قشنگه. گاهی از غوطه خوردن تو این حال و هوا لذت می برم.
همیشه موفق و نویسنده باشی!!!
من به روزم . زیبا بود . ماشاالله
فکر کنم این دفعه یه کمی فهمیدم چی گفتی. ولی هنوز کلی راه دارم تا همه چی رو بگیرم. باید سطح و عمق سوادم رو بالا ببرم. ولی همیشه از خوندنش لذت می‌برم. هر چند چیزی نفهمم.
راستی ببخشید من این قدر دیر کامنت می‌‌ذارم. هر نوشته رو باید چند بار بخونم و تو ذهنم مزه مزه کنم.
این آخرش از همه جالب تر بود.
تکرار کن! ناشی کوچک بی‌طناب من!
سلام بازم عالی و بی نظیر تبریک میگم عزیزم راستی که فریادی فریاد!!!!
دقیقا نمی دونم دنبال چه جیزی میگردی و چه جور بیانی رو مد نظر داری ولی هر چی هست باید ادامه داد . سیر مطالعاتیت رو گسترش بده و از خوندن متون کلاسیک خودومون هم غافل نشو. به هر حال موفق باشی. در ضمن نمی گم ساد تر بنویس میگم بهتر بنویس. سعی کن.
سلام . ممنون که سر می زنی . کار ت رو خوندم زیبا بود . بازسر می زنم
سلام ...من بار اولیه که به اینجا میام .خیلی باحاله.موفق باشی.
همیشه منتظرم منتظر یک نگاه تازه از تو برای بخشش من
صبرای عزیز از اینکه به من امید میدهی ممنونم من تازه اول راهم و نیازمند کرم شما و دوستان .راستی من تو وب پیله که نمیدونم مال کدوم شیر پاک خورده ای است خوندم که هنرمندای ما حسابی کیسه بوکس شدند .راستی تو میدونی مطالب پیله را کی مینوسه؟مرسی
نظر لطف خواهرته:دی
موفق باشی ...
سلام
خیلی خوب بود موفق باشی
به منم سر بزن من وب جک دارم
سلام صبرا جون از انکه به وبلاگت اومدم خوشحالم!
اون مطلب روسپی بی گناه هرمزگان رو خیلی دوست دارم. موفق باشی.